چون دانستی که خدا از خاکت آفریده گردنکشی و خود رایی مکن . بزرگمهر
خود بزرگ بینی و خود رایی از بزرگترین آفات مزرعه وجود ماست . سخنان بسیاری در مورد این خصلت ناشایست گفته شده است اما باز هم می بینیم که ظرفیت ها محدود است و باز هم بسیاری گرفتار این خوی بد و ناشایست هستند .
اما بین احترام به شخصیت خود و خود بینی یک تار مو فاصله است .
عده ایی این مرز را گم می کنند و حاضر می شوند عزت و شخصیت آنها مورد حمله قرار گیرد که این مسئله در بلند مدت می تواند تخریبی جدی بر آرمان ها و خواسته های واقعی آنها داشته باشد .
باید در عین حالی که عزت نفس خود را حفظ می کنیم برای دیگران هم ارزش قائل بشویم و سعی کنیم هر فرد را دقیقا آن گونه که هست بشناسیم و برایش به همان میزان ارزش قائل شویم.
بسیاری هستند که دارای مدارج خاصی نیستند اما در عین حال از بسیاری جهات شایسته ترین انسانها هستند
ما نمی توانیم موفقیتهای خودمان را در مقابل دیدگانمان بگذاریم و همه را کوچک و خوار بپنداریم .
در زندگی بارها با آدمهایی برخورد کردم که ابتدا تصور می کردم کوچکند و بعد فهمیدم بسیار بزرگند و من تا آخر عمر هم به آنها نمی رسم و برعکس با آدمهایی برخورد نمودم که فکر کردم بزرگترین هستند و بعد فهمیدم چه حقیرند .
ماهاتما گاندی می گوید : شاخ پربار سر بر زمين مي نهد و عظمت آن هم چنان در فروتني او جلوه گر است.
این جمله مرا بیاد مثل معروف خودمان می اندازد که : افتادگی آموز اگر طالب فیضی ، هرگز خورد آب زمینی که بلند است ...
وقتی به زندگی آدمهای مغرور می نگرم می بینم بسیار انسان های تنهایی هستند به یاد این جمله بسیار زیبای ارد بزرگ می افتم که می گوید : خودبینی ، خواستگاهش درون است که آدمی را شیفته خویش می سازد و وارون بر این خواستگاه افتادگی پیرامون ماست ، که همگان را به سوی ما می کشاند .
غرور مخصوص آدمهای بی شوکت و جلال نیست گاهی می توان در بین بالاترین مدارج اجتماعی هم کسانی را دید که گرفتار این خصلت ناشایست هستند . ارد بزرگ جمله کنایه آمیزی در این ارتباط دارد که با ذکر آن این بحث را می بندم : پادشاهی که مردمش از او فروتر بنشینند در فزونی و برتری نیست او در ته چاه کبر و خود بینی فرو افتاده است .
جهانگرد ها در شهر وین
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر